بسمهتعالی
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون» (سوره مبارکه نور آیه 55)
انقلاب پرشکوه ملّت ایران که بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که پس از چهار دهه کماکان به آرمانها و شعارهای انقلابیش وفادار مانده است، آرمانها و شعارهایی که پس از گذشت چهل سال، با همان طراوت اول به عنوان مطالبه اصلی جامعه و خصوصاً نسل جوان فریاد میشود: آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت، برادری؛ شعارهایی که ریشه در فطرت حقیقتخواه بشر دارد.
و اینک در دومین مرحله این انقلاب، ما به نمایندگی از جوانان فعال و مطالبه گر ایران اسلامی، در لبیک به بیانیه گام دوم انقلاب رهبری حکیم و فرزانه، همقسم شدهایم که در جهت تحقق کامل شعارها و آرمانهای این انقلاب دینی قدم در عرصه عمل گذاریم و با حمایت مردم عزیز، زمام اداره بخشهای گوناگون این نظام انقلابی را به دست جوانان مؤمن، انقلابی، دانا و کاردان بسپاریم و با هم پیمان بستهایم که در این راه، اصول زیر را سرلوحه افکار و اعمال خود قرار دهیم:
- پایبندی به ارزشهای اسلامی
- جوانگرایی
- مردمی بودن
- عدالت و مبازره با فساد
- اخلاق و معنویت
- مقابله با اشرافی گری
- توجه به محرومان و مستضعفان
- پاسخگویی
- حاکمیت قانون
پایبندی به ارزشهای اسلامی
ما معتقدیم ارزشهای اسلامی، که همان آرمانها و شعارهای انقلاب اسلامی هستند، همواره برای مردم در تمام نسلها خصوصاً نسل جوان که بدون هیچ مصلحتاندیشی و مسامحه روحیهای حقیقتطلب و حقیقتخواه دارند، جذّاب و انگیزاننده است و اگر کسانی صادقانه و بیدسیسه این شعارها را بر سر دست گیرند، جوشش امید و حرکت در میان مردم به وجود میآید.
مردم هرگز از این چشماندازهای مبارک، دل زده نمیشوند و هرگاه دلزدگی پیش آمده، از رویگردانی مدعیان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقق آنها؛ و اگر بیتوجهی به شعارهای انقلاب در برهههایی از این تاریخ چهل ساله نمیبود، بیشک دستاوردهای انقلاب از این بس بیشتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمیداشت. ما نه تنها خود را ملزم به پایبندی به این ارزشها میدانیم بلکه، با فریاد رسا عَلَم مطالبه گری پایبندی به این ارزشها را هم بر دست میگیریم و از خداوند تبارکوتعالی عاجزانه درخواست میکنیم که ما را در جهت تحقق آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی ثابت قدم بدارد.
جوانگرایی
ما معتقدیم جوان و جوانی یکی از درخشندگیهای آفرینش الهی است. جوان در هر جامعه و کشوری محور حرکت است. جوانان در هر برههای از تاریخ کشورها و ملتها میتوانند یکی از مهمترین مراکز سعادت ملت باشند. جوان، سرشار از انرژی، امید و ابتکار است. نسل جوان گرهگشای دورههای سخت و محنتهای بزرگ است و هر وقت وارد میدان شود، گرههای ریز و سخت گشوده خواهد شد.
ما ضمن احترام به پیشکسوتانی که سالها صادقانه در عرصههای مختلف مدیریتی این کشور خدمت کردهاند، اعلام میداریم، گذر از این مشکلات جز با همّت جوانان پرشور و با همّت امکانپذیر نخواهد بود و ادامه مسیر افتخارآمیز به سوی آرمانهای بلند نظام اسلامی باید با همّت و هوشیاری و سرعت عمل و ابتکار جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان و فعالان جوان در همه میدانهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و بینالمللی و نیز در عرصههای دین و اخلاق و معنویت و عدالت باید شانههای خود را به زیر بار مسئولیت دهند، از تجربهها و عبرتهای گذشته بهره گیرند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفته اسلامی بسازند.
مردمی بودن
ما معتقدیم یکی از موانع پیشرفت کشور، قبیله گرایی سیاسی یا جناحی است. به نظر ما حزب گرایی با هر گرایش و تفکری دارای آفات بسیاری است: نگاه و حاکمیت مادی، تفرقه و اختلاف انگیزی، قدرتطلبی، تعصّب و تحجّر جناحی، استبداد گروهی، ارجحیّت منافع گروهی خاص به کل جامعه، ویژه خواری، مشغولیت و سرگرمی و بازماندن از خدمتگزاری، جدا شدن از توده مردم، منع آزاداندیشی، انحصارطلبی، اولویت مسائل جزئی به مسائل اصلی و اساسی نظام و مانع شدن از اجرای عدالت، از جمله آفات حزب گرایی و قبیله گرایی سیاسی است که از برآیند سخنان رهبر حکیم انقلاب میتوان استنباط نمود.
ما حزب نیستیم و حزب تشکیل نخواهیم داد، بلکه جزئی از همین مردمیم و میخواهیم به جایگزینی حزب، الگوی جدیدی از فعالیت سیاسی را به جامعه معرفی کنیم.
ما به دنبال شناسایی و شناساندن جوانان نخبه و متعهد به مردم هستیم. به اعتقاد ما یکی از موانع بهرهبرداری از توان مردمی، همین دایرههای تنگ احزاب و گروههای سیاسی است. جوان مؤمن، معتقد و مخلص، هیچ چیزی نمیخواهد جز میدانی برای مجاهدت در راه خدا و سازندگی؛ و باید با اجتناب از جناحگرایی و تعصّبات جناحی، عرصههای خدمت را برای توان مردمی جوانان علاقهمند به خدمت و مجاهدت گشود.
عدالت و مبارزه با فساد
ما معتقدیم عدالت و مبارزه با فساد لازم و ملزوم یکدیگر هستند. اگر توده چرکین فساد اقتصادی، اخلاقی و سیاسی در بدنه حکومتها عارض شود، زلزله ویرانگر و ضربه زننده به مشروعیت آنهاست و این برای نظامی چون جمهوری اسلامی که نیازمند مشروعیتی فراتر از مشروعیتهای مرسوم و مبناییتر از مقبولیتهای اجتماعی است، بسیار جدیتر و مبناییتر از دیگر نظامهاست.
عدالت در صدر هدفهای اولیه همه بعثتهای الهی است و در جمهوری اسلامی نیز دارای همان شأن و جایگاه است. در جمهوری اسلامی، تبعیض در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژه خواری و مدارا با فریبگران اقتصادی که همه به بیعدالتی میانجامد به شدت ممنوع است.
یکی دیگر از جلوههای اصلی عدالت، “شایستهگزینی” و “شایستهسالاری” است، چرا که معنای اصلی عدل: «اِعْطاءُ كُلِّ ذي حَقٍّ حَقَّهُ» و «يَضَعُ الْأمُورَ مَوَاضِعَهَا» است، یعنی قراردادن هرچیز در سرجای خودش و دادن حقوق افراد بر اساس استحقاق و شایستگی آنها. در واقع باید تخصص، تعهد، توانمندی و شایستگی افراد سنجیده و مورد ارزیابی قرار گیرد و هرکس مطابق با ظرفیت و استعدادش بهکار گرفته شود و اگر این عِدل در کشور تحقق یابد، پیشرفت هم محقق خواهد شد.
برای اجرای شایسته عدالت، چشم امید به جوانهاست و اگر زمام اداره بخشهای گوناگون کشور به جوانان مؤمن، انقلابی، دانا و کاردان سپرده شود، این امید برآورده خواهد شد، انشاءالله.
اخلاق و معنویت
ما معتقدیم معنویت و اخلاق جهتدهنده همه حرکتها و فعالیتهای فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است. بودن آنها، محیط زندگی را حتی با کمبودهای مادی بهشت میسازد و بدون آن حتی با برخورداری مادی، جهنم میآفریند.
معنویت به معنی برجسته کردن ارزشهای معنوی از قبیل: اخلاق، ایثار، توکل و ایمان در خود و در جامعه است و اخلاق به معنی رعایت فضیلتهایی چون خیرخواهی، گذشت، کمک به نیازمند، راستگویی، شجاعت، تواضع، اعتماد به نفس و دیگر خلقیات نیکوست.
اولین قدم برای ترویج اخلاق و معنویت در هر جامعهای، رفتار و منش اخلاقی و معنوی پرچمداران مسئولیت و خدمت در آن جامعه است؛ چرا که «اَلنّاسُ بِاُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبائِهِمْ».
قدرتطلبی، تخریب و نفی دیگران برای اثبات خود، بیانصافی در نقد دیگران، نداشتن شرح صدر در مواجهه با منتقدان، دو قطبیسازی و اختلافافکنی، عدم صداقت و شفافیت، وعدههای فریب، بدقولی و بدعهدی، عُجب و کبر و غرور و نخوت، نداشتن توکل و مرعوب شدن در مقابله با دشمنان و هر یک از رذائل اخلاقی که از خواص سرزند، قطعاً چندین برابر آن در جامعه منعکس میشود.
مقابله با اشرافی گری
ما معتقدیم اشرافیگری آفت انقلاب است. اشرافیت و پایبندی به تجملات و تشریفات، جدا از تفاخر، کبر و عُجبی که به دنبال دارد، یک عمل مسرفانه است و موجب تضییع سرمایهها، تضییع اموال و تضییع موجودیها میشود و در بسیاری از مواقع، فساد از همین روحیه زیادی طلبی و اشرافی گری و تجملپرستی به وجود میآید.
در حکومت دینی، اشرافی گری و رفاهطلبی افراطی مذموم و مطرود است و همواره اتراف، مسرفان، اشراف و تجملپرستان در صف مقابل انبیاء و اولیاء الهی بودهاند. و بنابراین بدیهی است که روحیه تجملپرستی برای مسئولان یک جامعه اسلامی به هیچوجه قابل قبول و قابل تحمل نیست، چرا که در حکومت اسلامی، مسئولان حتی از خیلی از شهوات حلال نیز باید بگذرند.
توجه به محرومان و مستضعفان
ما معتقدیم اساس ادامه یک پیروزی و ادامه یک انقلاب در این است که مسئولانش از طبقه متوسط و مادون جامعه باشند.
ثروتمند شدن از راه قانونی و مشروع، از نظر اسلام هیچ اشکالی ندارد، چون هر ثروتی که در جامعه تولید میشود، به معنای ثروتمند شدن مجموع جامعه است، بنابراین در جمهوری اسلامی کسب ثروت نه تنها جرم نیست که مورد تشویق نیز هست.
اما به دو دلیل رأس حکومت باید از بدنه متوسط و مادون متوسط باشد. اول اینکه تجمیع ثروت و قدرت در بسیاری مواقع فسادآور است و دلیل دوم که بیشتر مورد تأکید است این است که مسئولین باید مشکلات عامه مردم را با تمام وجود درک کنند و این تحقق نمییابد مگر اینکه سطح زندگی و امکانات مسئولین در سطح عامه مردم باشد.
پاسخگویی
ما معتقدیم تمام مسئولان، در نظام اسلامی که بر پایه مردمسالاری دینی اداره میشود، موظف به پاسخگویی به مردم هستند و برای این پاسخگویی باید سازوکار لازم در کشور فراهم شود. افرادی که به مردم معرفی میشوند و در معرض رأی مردم قرار میگیرند باید به طور مستمر مورد نظارت و ارزیابی قرار گیرند و گزارش آن به مردم ارائه شود.
مسئولان و منتخبان ملت باید به ملت پاسخگو باشند نه به جناح و گروه و حزب و قبیله خود.
حاکمیت قانون
ما معتقدیم هیچ چیزی از قانون بالاتر و عزیزتر نیست. ما خود را موظف به رعایت قوانین مصوب کشور میدانیم. ما موظف به رعایت همه قوانین هستیم، چه قوانینی که قبول داریم و چه قوانینی که قبول نداریم؛ چرا که قانون بد از بیقانونی بهتر است؛ و نباید منافع و نظر شخصی و گروهی افراد ملاک باشد، بلکه قانون ملاک است و برای همه قانون فصل الخطاب است و همه در برابر قانون برابرند.
نظرات خود را ارسال کنید